عطرمریم



هنوز چند روزی از پیوند آسمانی حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها نگذشته بود که نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمدند تا از راهنمایی های ارزنده ایشان، برای ادامه زندگی مشترکشان استفاده کنند.

چه کسی بهتر از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم می توانست راه بهتر زندگی کردن را به آنها بیاموزد؟

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم سفارش هایی کرد که به زندگی زیبای آن دو آرامش بیشتری بخشید؛یکی از راهنمایی ها این بود: 

علی جان، بهتر است شما کارهای بیرون از خانه را برعهده بگیری و دخترم فاطمه کارهای داخل خانه را

وقتی این تقسیم کار انجام شد، حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود:

خدا میداند چقدر خوشحالم از اینکه رسول خدا، مرا از روبرو شدن با مردان نامحرم بی نیاز ساخت.


آمار های تکان دهنده جرایم اخلاقی در کشور های غربی و مزاحمت های اجتماعی برای ن،توجه کارشناسان و صاحب نظران این کشورها را به حجاب بیشتر جلب کرده است.آنان می بینند مشکلات

ناشی از بد حجابی در کشورهایشان ده ها برابر کشور های اسلامی است و به همین دلیل پوشش

ن مسلمان را عامل اصلی آرامش و امنیت آنها می دانند.

 


در روایتی از فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سؤال شد: برای ن چه چیز بهتر است؟» در جواب فرمودند: برای ن بهترین چیز آن است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند»، (کشف الغمه، ج ۲، ص ۲۳ و ۲۴ و مناقب شهر آشوب، ج۳، ص ۱۱۹ و منتهى الآمال، ص ۱۶۱ به نقل از کتاب چهارده معصوم اثر مؤسسه در راه حق، ص ۲۷).
این عقیده فاطمه زهرا(س) درباره ن می باشد که در برابر مردان بیگانه و نامحرم چگونه حریم را نگه دارند و از اختلاط و معاشرت و برخورد با مردان نامحرم چگونه پرهیز کنند.
البته روشن است که این گونه روایات این نکته را گوشزد می کند که بهتر است ن بدون جهت و ضرورت خود را در معرض دید مردان نامحرم قرار ندهند. این پیام حضرت اوّل در زندگی عملی خود آن بانوی بزرگ تبلور می کند.
امام موسی بن جعفر(علیه السلام) از پدرانش نقل فرموده است که امیر مؤمنان على(علیه السلام) فرمود: فرد نابینائی اجازه خواست که به منزل فاطمه(س) وارد شود، آن گرامی خود را از او پوشیده داشت رسول خدا(ص) به او فرمود: چرا خود را پوشیده داشتی در حالىکه نابیناست و تو را نمی بیند؟ عرض کرد: اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم، و نیز رایحه و عطر را می بوید و شامه اش سالم است. رسول خدا(ص) فرمود: گواهی می دهم که تو پاره تن منی، (بحار، ج ۴۳، ص ۹۱ و ریاحین الشریفه، تالیف شیخ ذبیح الله محلاتی، چاپ اسلامیه تهران، ج ۱، ص ۲۱۶ و منتهى الامال، ص ۱۶۱ و ۱۶۲ به نقل از همان، ص ۲۶).
پس حضرت عقیده و پیام خود را در برابر برخورد با نامحرمان با سیره عملی خود امضا و ابلاغ مى کند و گرنه ابتلا به گناه از ساحت قدوسی آن بانوی مقدس و معصوم، فرسنگ ها فاصله دارد به راستی اگر این یک پیام را ن جامعه عمل کنند و در برابر نامحرمان از خود نمائی دست بکشند و خود نیز از نامحرم گرائی بپرهیزند، جامعه در چه سطحی از نزاهت و طهارت باقی می ماند؟ البته راجع به عصمت امامان و حضرت زهرا(سلام الله علیها) باید گفت آنان نیز مانند سایر انسانها در معرض وسوسه شیطان قرار می گیرند. اما از چنان قدرت ایمانی بهره مندند که آنان در صدد دفع شیطان بر می آیند و وسوسه شیطان به آنان راه پیدا نمی کند.
باید دانست که پیدایش فحشا و فرزندان نامشروع، افزایش طلاق و از هم گسیختگى زندگى شویى و نا آرامى درونى و هیجان جنسى مستمر برخاسته از برهنگى و عشوه گرى ن، همه آثار شوم بى حجابى و بى بندوبارى است و این حجاب است که مى تواند به خوبى مصونیت بخش باشد.
بنابراین، وظیفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى کردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت این گروه، در فعالیت هاى اجتماعى نیست. این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان، بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیت ها، بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.
در نتیجه می توان گفت: این روایت با حضور اجتماعی ن به هیچ وجه در تعارض نیست. یعنی می شود که بانوان هم در جامعه حضور داشته باشند و هم توسط مردان دیده نشوند و با رعایت عفت و حیا مردی را هم نبینند.


به دنبال اجباری شدن کلاه شاپو و ممنوعیت حجاب و ت‌های تغییر لباس در دوران پهلوی اول، در تیرماه ۱۳۱۴، آیت‌الله سید حسین طباطبایی قمی به پیشنهاد علمای مشهد جهت مذاکره با رضاخان در مورد این ت‌ها راهی تهران شد. قمی در تهران در حصر قرار گرفت و ممنوع‌الملاقات شد.

در ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴ مردم مشهد در اعتراض به این اقدام حکومت در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. با حضور قوای نظامی این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و زخمی شدند. پس از واقعه مسجد گوهرشاد ان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند.

شورای فرهنگ عمومی کشور، این روز را به عنوان روز عفاف و حجاب نام‌گذاری کرده است.

 


اگر واقعاً قران و سنت در  مسائل عفت عمومی ن این همه دقت ها ارائه می دهد،آیا در رسانه ها

مجاز است که شوخی مردان و ن و مصاحبه آنها با یکدیگر و خوش و بش کردن خارج از حد معمول را

جایز شمارد و آنها را پخش کرد؟

آیا در  حکومت اسلامی جایز است که در فرودگاه ها و مراکز عمومی،با قصد و عمد،نی را برای پیام رسانی انتخاب کنند که صدای لطیفی داشته باشند آنگونه که به ذائقه شنوندگان خوش آید؟

آیا این امر با شریعت اسلام مطابقت دارد؟و یا موافق دستورات سوره نور و موازین اسلامی است؟

آیا ارائه فیلم هایی که عفت عمومی را خدشه دار می کند،حرام نیست؟


معنای حجاب چیست؟

عفاف

حجاب در لغت به معنای مانع، چیزی که بین دو چیز جدایی افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) است. به پرده حائل میان قفسه سینه و شکم، حجاب حاجز» می‌گویند. امروزه واژه حجاب در زبان عامه مردم و متون فقهی، به معنای پوشش شرعی ن به کار می‌رود. در کتاب لسان العرب چنین آمده است: الحجاب: الستر و امراه المحجوبه: قد سترت بستر»، حجاب یعنی پوشش و زن محجوب یعنی زنی که با پوششی پوشیده شده باشد.»

 

مفهوم شناسی حجاب و عفاف

 

عفت(عفاف)، حالتی نفسانی(درونی) است که از چیرگی شهوت بر افراد جلوگیری می کند. راغب اصفهانی می نویسد: العفّة حصول حالة للنفس تمنعها عن غلبة الشهوة.» این واژه در قرآن کریم به معنای عفت و خودنگهداری آمده است: وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ» و یا الذین لا یجدون نکاحا .»، خودنگهداری هم در مورد نُمودهای است مانند آنچه در آیات مذکور آمده، هم در مورد مال حرام یا شبهه ناک مانند: وَ مَن کانَ غنیّا فَلْیَسْتَعْفِفْ؛ آن کس که توانگر است از خوردن مال یتیمی که تحت سرپرستی اوست خودداری ورزد.» حجاب، در لغت به معنای المنع من الوصول، ممانعت از رسیدن به چیزی» است. گفته شده که حُجْب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از داخل شدن است. آیه شریفه وَ مِن بَیْننِا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ» شاهد بر این مدعا است. اگر چه در ادبیات عرب و زبان دین (آیات و روایات) برای بحث پوشش ن از واژه ستر» استفاده شده و کمتر به حجاب اشاره شده اما در کتب لغت به واژگان امرأة محجوبة» به معنای زنی که خود را با نوعی پوشش پوشانده است، بر می خوریم. در مجموع می توان گفت حجاب ثمره عفاف درونی است که تظاهر و نُمود بیرونی یافته است و به نوع پوشش در ظهور اجتماعی افراد و در رویارویی با نامحرم گفته می شود.

 

حیا

 

حیا ملکه ای است که انسان را از گناه و ارتکاب حرام دور می کند. حیا نیز از امور اکتسابی است زیرا با انجام معاصی، فرد از حیا جدا می شود. ملکه صفتی است که در نفس راسخ و استوار شده باشد و یا استعدادی است که در پرتو آن می توان کاری را با مهارت و ذوق انجام داد مانند استعداد ریاضیات. بنابراین ملکه حیا در نفس انسان راسخ می شود و در پی آن مهارت زیست پاک و دور از گناه به وجود می آید. در روایات، حیا از فرشته های خدا مطرح شده است.

 

حد

 

در لغت به معنای مرز بین دو چیز است که آنها را از هم مشخص و جدا می کند.

 

حریم

 

حریم به معنای چیزی است که تماس با آن حرام بوده و به آن نزدیک نمی شوند. الحریم: الذی حَرُم مَسّه فلا یُدنی منه».

 

حجاب

 

در لغت به معنای المنع من الوصول، ممانعت از رسیدن به چیزی» است.

 

گفته شده که حُجْب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از داخل شدن است. آیه شریفه وَ مِن بَیْننِا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ» شاهد بر این مدعا است. اگر چه در ادبیات عرب و زبان دین (آیات و روایات) برای بحث پوشش ن از واژه ستر» استفاده شده و کمتر به حجاب اشاره شده اما در کتب لغت به واژگان امرأة محجوبة» به معنای زنی که خود را با نوعی پوشش پوشانده است، برمی خوریم. در مجموع می توان گفت حجاب ثمره عفاف درونی است که تظاهر و نُمود بیرونی یافته است و به نوع پوشش در ظهور اجتماعی افراد و در رویارویی با نامحرم گفته می شود.

 

مستورات» به معنی نی است که دارای پوشش و ستر هستند و محجوبات» به معنای نی که حفظ حریم می کنند و جدا از مردان هستند.

 

ملکه» در لغت به معنای صفتی است که در نفس راسخ و استوار شده است، به گونه ای که از آن جدا نمی شود. گاهی از خُلق» و گاه از سجیه» به ملکه تعبیر می شود.

 

حجاب در قرآن

 

واژه حجاب هفت بار در قرآن کریم آمده است و معنای کلمه در این هفت مورد, چیزی است که از هر جهت مانع دیده شدن چیز دیگر شود.

 

در آیه 59 سوره احزاب در رابطه با حجاب این چنین آمده است: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»، ای پیامبر به ن و دخترانت و به ن مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند (به احتیاط) نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.

 

هم‌چنین در آیه 31 سوره نور آمده است: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَیٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَیٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، و به ن با ایمان بگو دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش (فرو) اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا ن (همکیش) خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که (از زن) بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورتهای ن وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را (به گونه‌ای به زمین) نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.

 

 تاریخچه حجاب

 

بنابر متونی که در برخی از منابع تاریخی آمده است، در بیشتر ملت ها و ادیان، حجاب در بین ن وجود داشته است. هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که نشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت در اجتماع ظاهر می شدند، یاد می کنند. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل از تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند، کتاب زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می‌نویسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود.

 

پوشش بانوان در گذر تاریخ، نمادی از جایگاه زن در هر فرهنگ و تمدنی است. با مطالعه تاریخ در می‌یابیم که ن در مشرق زمین، پوششی محکم‌تر و کامل‌تر از ن غربی داشته و دارند و همین نشانگر این است که نگاه مردمان نسبت به زن در سرزمینی چون ایران متفاوت از دیدگاه سرزمین های غربی به مقوله زن» بوده است. پوشش ن در ایران باستان نشان می‌دهد که حجاب ن ایرانی، حتی قبل از ورود اسلام به ایران، حجابی کامل و در جهان باستان منحصر به فرد بود.

 

 تأثیر حجاب در سلامت روحی 

 

بانوانی که از سلامت روحی و روانی برخوردارند در خود کمبودی احساس نمی‌کنند و در نتیجه تمایلی نیز به جلب توجه دیگران ندارند، ولی نی که دارای عقده حقارت هستند با نمایش زینتها و زیبایی ها و استفاده کردن از لباس های رنگارنگ و جذاب در بیرون از منزل و در مواجهه با نامحرم می‌کوشند تا احساس حقارت و کمبود خود را به نحوی مرتفع نمایند. چون همان گونه که انسان زبان دارد، لباس او نیز زبان دارد و زبان لباس خسته نمی شود. اندازه لباس گویای سن و سال پوشنده آن است و شکل آن معرف شغل و مقام و رنگش مرتبط با اخلاق و رفتار طرف و جنسش تعیین کننده احتمالی بنیه های اقتصادی فرد و پاکیزگی و چرکین بودن و مرتب و نامرتبی آن نشان دهنده شخصیت پوشاننده آن است، و بدتر از همه لباسها، لباس شهوت است که زبانی درازتر از همه لباسها دارد و تنها به معرفی نام و فامیل و ظاهر پوشنده و یک صفت غالب باطنی وی که حب مقام است اکتفا نمی‌کند، بلکه زبان گویای بسیاری از صفات و سجایای پوشنده آن است.

 

لباس شهرت یک حالت مخصوص انگشت نما دارد که نیروی اجتماع را که باید به سوی کمال و سعادت پیش رود به سوی خود جلب می‌کند و آن را به هدر می‌دهد و چه لباس شهرتی زبانش درازتر از آن لباس زنی است که چشم‌های بسیاری را به چشم چرانی، که مقدمه فساد و بیماری‌های روحی متعددی است، وا می دارد.

 

روانشناسان منشاء و دلیل استفاده از لباس شهرت را عقده حقارت می‌دانند و در این باره می‌گویند: ن و مردانی که در تعویض لباس و انتخاب رنگهای متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران نقیصه ذاتی کار دیگری نمی‌کنند. افراط در پوشیدن لباس با مدل ها و رنگ‌های متنوع هم نظیر افراط در حرف زدن نوعی مبالغه و زیاده روی است و زیاده روی هم شکل انحرافی از حس حقارت است».

 

آری، انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرایش چهره، مانند رنگ رخسار و چهره از سر ضمیر خبر می دهد. معمولاً افرادی که دچار نوعی کمبود شخصیت هستند می‌کوشند که با لباسی که به تن می‌کنند برای خود شخصیتی تصنعی ایجاد کنند. در برخی احادیث به شکل زیبایی به رابطه بین نحوه پوشش و بیماری روحی عقده حقارت اشاره شده است. از امام صادق(ع) نقل شده است: کفی بالمره خزیا ان یلبس ثوبا یشهره»، برای حقارت و خواری آدمی همین بس که لباسی به تن کند که او را مشهور نماید. حاصل اینکه حجاب نشانه سلامت روحی و بی حجابی نشانه بیماری روحی احساس حقارت است.

 

آرامش و امنیّت

 

زن موجودی گرامی و معزّز و نقش او سرنوشت‌سازی و تربیت بشر است. ارزش او فراتر از آن است که در معرض و دستخوش ارتباطات و روابط بی‌مرز باشد (ر.ک؛ قائمی، 1373: 390). حفظ حریم زن باعث مصونیّت او می‌شود و اوّلین اثر را بر آرامش روحی او دارد؛ زیرا در سایة محفوظ ماندن این حریم بین خود و نامحرم، احساس امنیّت می‌کند و هیچ کس جرأت تعرّض به او را نمی‌کند. انسان در پناه محافظ، احساس امنیّت و آرامش بیشتری می‌کند و در صورت پیشامدهای احتمالی، از مصونیّت او برخوردار است. پوشش دینی نیز نگهبان زن از نگاه‌های آلوده و آسیب‌های احتمالی است که به زن مصونیّت و آرامش می‌دهد و هرچه این پوشش کامل‌تر شود، درصد امنیّت و حفاظت آن بالاتر می‌رود (ر.ک؛ عظیمیان و بهشتی، 1388: 91). امیر مؤمنان علی(ع) در این زمینه می‌فرماید: پوشیده و محفوظ داشتن زن، مایة آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست» (تمیمی آمدی، 1389: ح5820).

 

تأثیر حجاب در سلامت جسمی

 

علاوه بر تأثیر حجاب در تامین سلامت روحی و فکری، حجاب در تامین سلامت جسمانی افراد جامعه نیز نقش دارد. با این توضیح که عدم رعایت حجاب و پوشش مناسب معمولاً باعث تحریک جنسی افراد جامعه می‌گردد و تحریک جنسی نیز در بسیاری از موارد در نهایت باعث ایجاد ارتباط‌های جنسی غیر قانونی می‌شود و ارتباط‌های جنسی نامشروع نیز باعث پیدایش بیماری‌های خطرناکی مثل ایدز می‌گردد که امروزه از خطرناک ترین بیماری‌هایی است که قربانی فراوانی از انسانها می‌گیرد و نسل بشر را تهدید به نابودی می‌کند. امروزه به دلیل گسترش فساد و روابط جنسی نامشروع که یکی از پیآمدهای بی‌حجابی و بدحجابی است، آمار تعداد مبتلایان به بیماری‌های خطرناک رو به گسترش است.

 

بدون تردید از جمله قوانین اسلام که جنبه پیشگیری از مفاسد ناشی از بی‌بند و باری های جنسی دارد قوانین مربوط به تنظیم روابط صحیح بین محرم و نامحرم است و یکی از مهم ترین قوانین تنظیم رابطه صحیح بین محرم و نامحرم قانون مربوط به حجاب و پوشش در مواجهه با نامحرم است.

 

بنابراین، یکی از آثار مهمّ رعایت حجاب در جامعه، حفظ سلامتی و دوری از بیماری‌های مختلف است. در کشورهایی که حجاب و پوشیدگی ن در آنجا بیشتر است، تعداد بیماران ناشی از گسیختگی جنسی، کمتر است. امام رضا(ع) فرموده‌اند: هرگاه بندگان گناهان جدیدی به وجود آورند که تاکنون مرتکب آن نمی‌شدند، خداوند هم بلاهای تازه‌ای به وجود می‌آورد که تاکنون نمی‌شناختند» (ر.ک؛ محمّدی ری‌شهری، 1393، ج4: 467).

 

تأثیر حجاب در تشکیل و تحکیم نهاد خانواده 

 

بدون تردید تشکیل خانواده مرکز عشق و امید و تحقیق آرزوهای شیرین همه دختران و پسران جوان است؛ جوانان تشکیل زندگی شویی را برآورنده بسیاری از آرزوها و رویاهای خود می‌دانند، از سوی دیگر خانواده مهم ترین و اساسی ترین نهاد اجتماعی جامعه انسانی است و تأثیر آن در نهادهای اجتماعی دیگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حکومت و ت غیر قابل انکار است. بنابراین ثبات و استحکام نهاد اجتماعی خانواده، در استحکام و استواری نهادهای دیگر جامعه نیز مؤثر خواهد بود.

 

 تردیدی نیست که یکی از عوامل مهم در تشکیل و استحکام خانواده رعایت حجاب است. چون اگر در جامعه حجاب کاملاً رعایت گردد و رابطه جنسی تنها به رابطه زن و شوهری در محیط خانواده محدود گردد، جوانان با ازدواج به تشکیل خانواده تمایل پیدا می‌کنند و خانواده‌های تشکیل شده نیز ثبات و استحکام بیشتری نیز خواهند داشت و در نهایت بیشترین فایده و نفع نصیب خود ن خواهد شد، زیرا با مستحکم شدن خانواده، بانوان از محبت و حمایت روحی و عاطفی همسران خود برخوردار خواهند شد، اما اگر بدحجابی و بی‌حجابی و خودنمایی و آرایش بانوان به طور تحریک کننده در جامعه رواج پیدا کند و در نتیجه روابط جنسی افسار گسیخته و غیرمشروع در غیر از محیط خانواده ممکن گردد، دیگر نه تنها جوانان با ازدواج به تشکیل خانواده تن نخواهند داد، بلکه خانواده‌های تشکیل شده نیز دائماً متزل شده، فرو خواهند ریخت. چون مردان با دیدن ن بدحجاب و بی‌حجاب تحریک شده، آسیب پذیر خواهند شد و در نتیجه کانون گرم خانواده به سردی می‎‌گراید و محبت در خانواده جای خود را به تنفر خواهد داد، زیرا همسر قانونی رقیب و مانع روابط جدید جنسی به حساب می آید.

 

بنابراین، در پرتو رعایت حجاب اسلامی است که نهاد خانواده تشکیل می‌گردد و درخشش و بالندگی و استحکام لازم را پیدا خواهد کرد.

 

نتیجه‌گیری

 

اثبات تقدّس و تجاذب‌های حجاب و عفاف در متون دینی سبب‌ساز گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در بین زن و مرد جامعه خواهد شد و سالم‌سازی نهادهای اجتماعی بدون توجّه به حجاب و فواید آن امکان‌پذیر نیست. اهمیّت شناسایی حجاب سرچشمه در ضرورت پردازش شخصیّت معنوی‌زا دارد و عدم وجود الگوهای مناسب برای حجاب و عفاف سبب انتخاب الگوهای نازل حجاب در جامعه می‌شود. اصلاح هندسه‌های معرفتی در باب ترویج مسئلة حجاب و عفاف مستم ارائه فواید و آثار تربیتی آن است؛ چه اینکه فواید حجاب در حدّی است که بدون آن فرد و جامعه دچار لغزش و آسیب جدّی خواهند شد. آثار فردی حجاب شامل آزادی زن، سلامت جسمی، استحکام خانواده و آرامش و امنیّت و آثار اجتماعی آن، شامل سلامت اخلاقی جامعه، مسئولیّت اجتماعی و حفظ نیروی کار و استقلال فرهنگی و ی می‌شود. بنابرابن، حجاب را باید رفتاری الهی شمرد که باعث ارتباط بین فرهنگ و دین، عقل و ایمان، ت و دیانت و تکامل و اختیار در رفتار انسانی شده است.

 

 


دریافت
حجم: 6.88 مگابایت
 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 30 ثانیه


دریافت
حجم: 16 مگابایت
 

 


 

حضرت فاطمه (س)پس از رحلت پدر بزرگوار (ص)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانه‌اش به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بیشماری بر جان و روح او نشست.

همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا(س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد، در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س) چند روایت وجود دارد که ‌یکی بنا بر روایتی ۷۵ روز پس از رحلت پدر گرامیشان حضرت رسول اکرم (ص) در ۱۳ جمادی الاولی است و به روایت مشهورتری در سن 18 سالگی و ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) مطابق با روز سه شنبه سوم جمادی الثانی است.

بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید، به طوری که محل قبر شریفش نیز نامعلوم است.


چـــــــــــــــــادر تو تلافی غروبی است.

که در آن روز به زور چادر ازسر ن حرم پیامبر می کشیدند.

 

چادر تو میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست

 

و چادر سرکردنت به همین سادگی انتقام کربــــــــــــــــــلا ست.

 

 

خون شهدا رو پایمال نکنیم.

و تو ای بانو

همین را بدان و بس

صدام و جنگ و مین و ترکش

همه اش بهانه بود

شهیـــد فقــط خـــــواســت ثــابــــــت کنـد

چــــادر در ایـن ســرزمیــن

تا بخواهـــــــی فدایــی  دارد!!

 

 

اگر تیر دشمن

جسم شهدا را شکافت

تیر بدحجابی

قلب آن ها را میدرد.

 


​​​​​​     

وقتی مشکی مد باشه،خوبه . . .

وقتی رنگ مانتو و شلوار باشه، خوبه.

وقتی رنگ عشقه، خوبه . . .

وقتی رنگ کت و شلوار باشه؛خوبه . . .

وقتی رنگ لباس مهمونی باشه،خوبه .

اما . . .

وقتی رنگ چادر من مشکی شد . . .

بد شد!اخ شد! . . .

افسردگی میاره . . .

اون موقع . . .

بعضی آدم ها . . .

دنبال حدیث و روایت میگردن . . .

که بگن مشکی مکروهه.

 

 

 

 

                                      

 

 

 


​​​​​​     

وقتی مشکی مد باشه،خوبه .

وقتی رنگ مانتو و شلوار باشه، خوبه.

وقتی رنگ عشقه، خوبه . . .

وقتی رنگ کت و شلوار باشه؛خوبه . . .

وقتی رنگ لباس مهمونی باشه،خوبه .

اما . . .

وقتی رنگ چادر من مشکی شد . . .

بد شد!اخ شد! . . .

افسردگی میاره . . .

اون موقع . . .

بعضی آدم ها . . .

دنبال حدیث و روایت میگردن . . .

که بگن مشکی مکروهه.


 

 


 

 


 

حجاب یعنی به جای شخص، شخصیت را دیدن.

​​

حجاب یعنی به همه ی نا محرمان و ظاهر بینان نه” گفتن.

 

حجاب آوای ملکوتی جمال طلبی معنوی زن است.

 

حجاب تلالو شبنم بر چهره ی زیبای گل است.

 

حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است.

 

ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است                                              

                                        ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.

 

حجاب تداوم بخش آیه های مهربانی متقابل همسران است.

 

حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است.

 

حجاب سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی.

 

حجاب سند اطاعت از فرمانده هستی است.

 

حجاب زنجیری گران بر دستهای دیو گناه است.

 

حجاب گامهای بلند انسان در کوچه های معانی است.

 

وقتی مروارید زیبایی هایت را به صدف حجاب و عفاف می سپاری، خدا تو را

 

آبی می کند. آنقدر آبی که آسمان به تو رشک می برد

 

حجاب، سپری در برابر رهن گوهر عفاف است و موجب کمانه کردن تیر 

 

زهرآلود چشم ناپاکان.

 

دختران و ن شایسته با آراستن خویش به پوشش اسلامی” بزرگترین معلمان

 

اخلاق و پاکی و فضیلتند. آنان که جسم خود را ارزشمندتر از آن می دانند که هر

 

چشمی از آن بهره ببرد، بر مسند والای فضیلت نشسته اند. حجاب، عفاف

 

وشخصیت ومتانت زن را نمودار می کند و او را همچون مرواریدی گرانبها در بر

 

می گیرد.

 

حجاب، دختران جوان و نوجوان را از طمع شکارچیان هوس حفظ می کند و

 

آنان را در رسیدن به قله ی رفیع نیکبختی یاری می بخشد. دنیا در برابر گرفتن

 

حجاب از زن، چیزی که سعادت و خوشبختی او را تآمین کند، به وی نداده

 

است. دامن پاک حجاب از پلیدی ها پیراسته است.

 

 

 

 


عصر عاشورا وقتی واقعه تمام شد برخی از اهل بیت و کسانی که در آنجا بودند که اغلب

هم از ن بودند فرار کردند،برخی سوختند و برخی هم از هوش رفتند. در این میان

دختر بچه ای در دامان حضرت زینب کبری سلام الله علیها بیهوش شده بود و وقتی بهوش آمد

هیچ سوالی نپرسید به جز یک سوال! نه از سوختن ناراحت بود،نه از دردو نه هیچ چیز

دیگر فقط پرسید که عمه جان معجرم کجاست.! اینجا ارزش حجاب مشخص میشود.

چرا؟، به دلیل اینکه پای این معانی که یکی از آنها حجاب است امام حسین علیه السلام شهید

شده است.پس یکی از راه های نگه داشتن حرمت خون شهدا حفظ حجاب است.

 

به قول قدیمیها

 

ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است 

                                                   ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است

 


 

می‌گوید: زیر همین چادر فتنه‌ها می‌کنید!»

می‌گوید: گرمتان نمی‌شود؟!»

می‌گوید و می‌گوید و نیش می‌زند

و انگار نمی‌داند آتش طعنه‌هایش بیش‌تر از هر گرمایی، جان را، روح را و دل را آتش می‌زند.

نمی داند همه‌ی این نیش» ها نوش» می‌شوند مادام که یاس یعنی مهربانی بر همـه».

نمی داند که می‌ارزد برای لبخند او» از دنیــا گذشت.

اللهم ارزقنا نگـاه فاطمه (س)


 

برای تو که حاضر نیستی در گرمای داغ و طاقت فرسا چادرت را در ازای لذت خنک شدن

معامله کنی و کنار بگذاری.

برای تو می نویسم، برای تو که حاضر نیستی چادرت را با لذت ظاهریِ خوش تیپ شدن،

با لذت دیده شدن و با لذت پوشیدن لباس های تنگ و کوتاه و رنگارنگ عوض کنی.

برای تو می نویسم برای تو که دشواری های پوشیدن چادر را در مدرسه، دانشگاه، محل

کار، کوچه و خیابان تحمل می کنی اما آن را کنار نمی گذاری.

برای تو می نویسم، برای تو که چادرت را به شایستگی در تن خود حفظ می کنی و حرمت

چادر را در جامعه با شه پوشیدن و رها کردن آن نمی شکنی.

 برای تو می نویسم، برای تو که از عمق جان باور داری که شهدا سرخی خونشان را به

سیاهی چادر تو امانت داده اند و تو باید امانتدار خوبی باشی.

 برای تو می نویسم، برای تو که وقتی پیش از یک خانم بدحجاب وارد فروشگاه می شوی

فروشنده حق تو را فراموش می کند و به کار آن خانم بدحجاب سریعتر رسیدگی می کند

ولی این بی عدالتی ها نه تنها تو را سست نمی کند بلکه اراده ات را قوی تر می کند.

برای تو می نویسم، برای تو که هنگام ورود به دانشگاه چادرت را درون کیفت نمی گذاری

بلکه آن را با افتخار بر سَرَت حفظ می کنی و مایه ی مباهات خود می دانی.

برای تو می نویسم، برای تو که وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ن شیک و

باسوادو موفق را بدون چادر، و ن ساده لوح و سخن چین را چادری نشان می دهد

غمگین می شوی و اشک در چشمانت حلقه می زند ولی این بی مهری ها تو را از داشتن

حجاب پشیمان نمی کند.

برای تو می نویسم، برای تو که هم حجاب ظاهر داری و هم حجاب باطن و همچون خیلی

های دیگر نیستی که چادرت وسیله ای باشد برای سرپوش گذاشتن بر نگاه ها و پیامک ها

و دوستی های مفسدانه ات.

 آری خواهرم برای تو می نویسم و به تو افتخار می کنم، به تو که سالهاست عفیف و

محجوب مانده ای

ولی هیچگاه کسی به تو به خاطر نمره های بیستت در درس های عفت و نجابت، مه

ر صدآفرین روی برگه ات نزده است

 اما مطمئن باش که صدآفرین هایت نزد خداوند محفوظ است


 

چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
 
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد.
 
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
 
اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند.
 
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
 
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند.
 
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
 
اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند.
 
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
 
اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد.
 
 

 

بیمارستان از مجروحین پر شده بود.

حال یکی خیلی بد بود.

رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.

وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.

من آن زمان چادر به سر داشتم.

دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.

مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.ما برای این چادر داریم می رویم.

چادرم در مشتش بود که شهید شد.

از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.

راوی: خانم یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس


 

 

شأن من نیست!

این بار توجهم به لباس خانوم طراح جلب شد. عجب.بسیار شیک و شکیل و سنگین! یک کت و شلوار سرمه‌ای با یه بلیز یقه شکاری صدفی و یه گردنبند مروارید.و اتفاقاً بسیار بسیار معقول و متناسب لباس پوشیده بود.

عذر می‌خوام؛ یک سؤال خصوصی!بله، بپرس.این لباسایی که تیم شما طراحی کرده به نظرتون قابل قبوله؟چرا که نه؟ مردم این مدلا رو دوست دارن؛ چون مد رو دوست دارن. به ذهن تیم من رسیده که این هم مدلیه که می‌شه پوشید.لباسای فعلی شما به من می‌گه که اتفاقاً زیبایی رو توی همون تیپ کلاسیک می‌دونید. در واقع، نگاهی که پشت انتخاب پوشش فعلی شماست صد و هشتاد درجه با اونچه پشت طراحی این لباساست تفاوت داره. شما خودتون هم تابستون همین لباسا رو می‌پوشید؟

ابروهاش رو بالا انداخت و خندید و همون طور که به سمت در ورودی سالن می‌رفت گفت: نه.نهمن یه مدیرم. شأن من نیست! اینا برای من نیست؛ برای مردمه.»

توجه فرمودید؟ مدیر بخش طراحی مد خودش بسیار سنگین لباس می‌پوشه و از مد تیم خودش پیروی نمی‌کنه، چون در شأن ایشون نیست! چون اون مُدلا برای مردم طراحی می‌شه، نه ایشون. جل‌الخالق!

 

برگرفته از کتاب خاطرات سفیر 

نویسنده: نیلوفر شاد مهری


فرض کن حضرت مهدی به تو ظاهر گردد:

 

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟

باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

مال بی شبهه و سالم ز همه داراییت

داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟

حاضری گوشی همراه تو را چک بکند

با چنین شرط که در حافظه دستی نبری

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران

میتوان گفت تو را شیعه ی اثنی عشری.

اللهم العجل لولیک الفرج


 

 

 

هوا گـَـرم بود

   نسیمـے مُلایــم مے وزیـد

   چه هنــرے بود رقص ِ بلونــدے هایت در هوا

   چه خنـَـک می شدے با آن آستیــن کوتاه

   چه جذاب بـودے با آن عشـوه و خنده هـا

   کنـــآرم نشستـه بودے

   و حس نکــردے 

   لــــذت مرا

   وقتے راننــده

   مــرا "خانـوم" خطــاب کرد

   و تــو را "خانــومی"

   .

   و مـ همچنا به خانم بود خود مے بالم.


 

 

تاج مشکی من…
این روزها باد مخالف زیاد میوزد
میخواهند تورا از سرم بردارند…
بیخیال بادهای مخالف…
من اما…
ان بیدی نیستم که
بااین بادها بلرزم.

 

خواهرم ……اگربه این باور برسی که این چادر…همان چادریست…
که پشت در سوخت ولی از سر حضرت زهرا (س) نیقتاد… هرگزاز سرت شل نمی شود

 


 


 

 


مهدے جان!

هر زمان که مے گوییم :

العجل یا مولای یا صاحب امان!

زمزمه هایت را میشنوم که میگویے:

صبر کن چشم دلت نیل شود مے آیم

شعر من حضرت هابیل شود مے آیم

قول دادم که بیایم به خدا حرفے نیست

دل به آیینه که تبدیل شود مے آیم

اللهم عجل لولیک الفرج»


 

دخترخاکی نوشت:
گاهی چادرم خاکی میشود.
چادرمشکی ام ازدرودیوارشهرخاکی میشود.
ازنگاه هایِ طعنه آمیز خاکی میشود.
ازحرفهایِ سیاه خاکی میشود.
وگاهی چادرم راخودم خاکی میکنم.
چادرم رامیشویم تاغبارشهر راازرویش پاک کنم.
تاسنگینیِ نگاه هاراپاک کنم.
باهمه یِ این حرفها،چادرِ خاکی ام راباتمام وجودم دوست دارم،وآن راباافتخار،برسرمیکنم.
بیادِ چـــــــــادرِ خاکیِ مادرم زهرا(س)دربینِ کوچه هایِ غریبِ مدینه.
یافاطمه(س).
           شکرخداکه سایه ی توبرسرِ من است
                                                                چادرفقط حجاب نیست ،یادگارتوست


 

وبلاگ عطر یاس نوشت . . .

 

السلام علیک یا اولیاء الله و احبائه.

 

السلام علیک یا انصار دین الله.

 

امروز آمدیم بهشت. بهشت اسطوره ها را می گویم. همان جا را می گویم که در دل خود

 

هزاران لاله پرپر دارد. همیشه وقتی به اینجا قدم می گذارم حس خوبی دارم در این خاک

 

که قدم میزنی احساس میکنیی یک قدم به خدا نزدیکتری . از دور نوای حسینی به گوشم

 

می رسد .زمزمه ای در وجودم  فریاد می شود ما مدیونیم.حال و هوای غریبی دارم و

 

رعشه ای در قلبم  که از قلب شروع می شود و تا نوک انگشتان دستم می آید آری دلم

 

لرزید و رقص اشک در چشمانم آغاز می شود انگار این اشکها خیلی سنگین هستند که با

 

 جاری شدن هر قطره سبک و سبک تر می شوم .در بین شان شروع میکنم به قدم زدن و

 

زیر لب نجوایی .به چهره تک تکشان که نگاه میکنی شاید بتوانی بوسه خدا را ببینی که

 

مُهرایست بر پیشانی شان .به چشمانشان که نگاه میکنی برق چشمانشان گواه آسمانی

 

بودن شان را می دهد . این ها از اول هم زمینی نبودند آمدند تا اسطوره شوند آمدند که

 

بگویند گسستن پیله و در نهایت پرواز دلی آسمانی می خواهد.اینان آبرومندان زمین اند.

 

خوش به حالشان .چه سعادتی اینان با خدا معامله کردند.

 

حال درک می کنی که با بی حجابی ات خون چه کسانی را زیر پا می گذاری


برگشت گفت : آخه این چیه سرت کردی مثل امل ها !!مثل این که باورت نشده قرن

 

۲۱ و مثل مردم عصر حجر می گردی؟!


گفتم: واقعا؟! عصر حجر یعنی کی؟


گفت:چه می دونم ۱۴ قرن پیش.


گفتم:چه جالب ۱۴  بیشتره یا ۱۶؟


گفت : چه سوالایی میکنی معلومه ۱۶!


گفتم: پس ۱۶ قرن پیش عصر حجر تره تا ۱۴ قرن پیش


گفت:معلومه ۱۶


گفتم: پس شما با این حساب باید دمده تر باشید که مثل مردم ۱۶ قرن پیش می

 

گردید اونم چه زمانی موقعی که بهش می گفتن عصر جاهلیت دیگه از اسمش هم

 

پیداست که خیلی دمده است.


دیگه پی اش رو نگرفت گذاشت رفت


افحکم الجاهلیة یبغون ومن احسن من الله حکما لقوم یوقنون مائده ۵۰


آیا حکم جاهلیت را می جویند و چه حکمی برای یقین آورندگان از حکم خدا بهتر

 

است ؟


و لا تبرجن تبرج الجاهلیة احزاب ۳۳


و به همسرانت بگو خود را چنان ن جاهل نیارایند

 


 

تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده‌اش توی اتوبوس نشسته بودم. یه دختر کوچولوی ۸-۹ ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته اتوبوس.  دختر کوچولو روسری‌اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.

خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد می‌زد با افسوس گفت: توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟ از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس… تو گرمت نمی شه بچه؟».

همون موقع اتوبوس به ایستگاه رسید و ایستاد.

دختر کوچولو گرهٔ روسری‌اش رو سفت‌تر کرد و محکم و با اقتدار گفت: چرا گر… ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره…».

دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت…


 

یه پسر انگلیسی به یه پسر ایرانی:چرا خانوماتون با مردا دست نمیدن؟
یعنی انقدر مرداتون شهوت پرستن؟!
پسر ایرانی: چرا هر مردی نمیتونه دست ملکه شما رو لمس کنه؟
پسر انگلیسی با عصبانیت: ملکه فرد عادی نیست!

 فقط با افراد خاص دست میده!

پسر ایرانی:
خانوم های سرزمین من همه ملکه اند . .

 

نمی ‏دانید؛ واقعاً نمی‏ دانید چه لذتی دارد وقتی جولانگاه نظرهای ناپاک و افکار پلید مردان شهرتان نیستید.
نمی‏ دانید؛ واقعاً نمی‏ دانید چه لذتی دارد وقتی کرم قلاب ماهی ‏گیری شیطان برای به دام انداختن مردان شهر نیستید.
نمی‏ دانید؛ واقعاً نمی‏ دانید چه لذتی دارد وقتی می‏ بینی که می ‏توانی اطاعت خدایت را بکنی؛ نه هوایت را.
نمی ‏دانید؛ واقعاً نمی‏ دانید چه لذتی دارد وقتی در خیابان راه می ‏روید؛ در حالی که یک عروسک متحرک نیستید؛ یک انسان رهگذرید.
نمی‏ دانید؛ واقعاً نمی ‏دانید چه لذتی دارد این حجاب!
خدایا! تورا حمد میکنم که مرا لایق چادر این برترین حجاب جامعهٔ امروزی دانستی .


‍ ما محجبہ‌ها دنبال اینیم کہ بهترینا نگامون کنن.☺️
آره.
کے از #امام_زمان(عج) تو این عالم بهتر؟؟؟

ما هم دوست داریم لباس مارک‌دار بپوشیم.
و چه مارکے از #مذهبے بودن بهتر✨

ما هم دورهمے با هم مےریم بیرون و خیلے خوش مےگذرونیم.
اما واسہ #رفع_خستگے نه واسہ #گناه و.☝️

ما هم آره.
ولے نہ با گناه و دورے از #خدا.✋


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها